ارسال شده در 13ام مهر, 1397 توسط سونیا سجادی در بدون موضوع
داشت با ذوق وانت آبی رنگشو تمیز میکرد; تازه خریده بودش… کمی که گذشت یه ماشین خوش رنگ و لعاب اومد درست کنارآبی خوش رکابش پارک کرد. مرد که ظاهرش مرفه بودن را فریاد میزد در حین پیاده شدن یک نگاه به پسر جوان انداخت… اومد جلو… پسر حواسش به… بیشتر »