قبل تر از اینها جای دیگر پاتوقمان بود! در یکی از همین بلاگ ها… یک دهه پیش وبلاگ ها هم رونق داشتند و هم صفا! نه اینکه الآنه مفهوم بگیریم از منطوقی که گذشت و بگوئیم نه رونقی هست نه صفائی! نه! همین که یک عده طلبه دور هم نشسته اند و از پشت صفحه تاچ… بیشتر »
کلید واژه: "طلبه"
فاطمه شریفی که حتی صمیمیت هم مانع ادبش نمیشد و در اوج صمیمیت، جای “تو” و “شما” رو جابجا نمیکرد! همای عزیز که الحق و الانصاف لطافت صدایش به هنگام خواندن دعا، اصالت اصفهانی او را بیش از لهجه زیبایش تاکید میکرد! فاطمه مهربان که وقتی… بیشتر »
یادش بخیر… اینکه ساعت هفت صبح بری سر کلاست و ناهار نخورده گرسنه و تشنه ساعت ۵ عصر دوباره برگردی خوابگاه دانشگاه… تقریبا کار هر روزم بود… از یکشنبه تا چهارشنبه… سخت بود ولی وقتی شوق و اشتیاقشون رو برای نشستن و درددل کردن میدیدم… بیشتر »
سلام و رحمت خدا اینکه چند روزه دارم قلم زنی میکنم روی کالای ایرانی بی حکمت نیست نه اینکه حالا مفهوم گیری کنید از منطوقم، که بنده خودم رو حکیم میدونم و کارهام همش از رو حکمته، نه بابا! کفاره چند تیکه جنس خارجی تو خونه مونه که مونده سر دلم؛ کُلی عذاب… بیشتر »
پلان اول: ( حلال زادگی، لقمه حلال) از درب مسجد بیرون می آید… زیر نم نم باران… باران رحمت الهی که بعد از نماز جماعت، خدا وعده داده… در تاریکی مغرب، یک موتور دور می زند داخل کوچه؛ به سمت روحانی… نزدیک می شود… نزدیک تر! +… بیشتر »