شاید همسری همپا نیستیم!
امروز برای اولین بار رفتم بازارچهی داخل شهرک، خرید برای خانه.
میوههایش رمقی نداشتند. پوستکلفتشان لیموترش بود به قاعدهی لیموشیرین، که خب به کار سبد میوهی پذیرایی ما نیامد.
در راه بازگشت داشتم فکر میکردم تا شب همه را نفروشد نیمی از آنها به فنا رفته…
اقتضای شهرک است دیگر.
در حال شستن میوهها آنهم بااحتیاط بودم و در ذهنم حدیث نفس میکردم:
“چرا یک چندتا امثال آیتالله قاضی نیست که میوه پلاسیدهها را ببرد! ای بابا، طلبه هم طلبههای قدیم!”
در جواب به پرسش خودم گفتم: “از کجا معلوم، شاید زنهایشان مثل زن آیتالله قاضی نیست که بخواهد میوه پلاسیده از دست شویش بگیرد و پرت نکند یکطرف!”
نمیدانم، شاید ما همراهیمان در طی سیرهی علما کم است و همسرانی همپا نیستیم؛ البته شاید!
سیرهی امالمومنین خدیجه سلاماللهعلیها را که ورق میزنی، تماما گذشت میبینی… از آبرو، مال، ….
خیلی راحت از گذشت ایشان صحبت میکنیم، بدون تصور؛ تمام اموالش را در راه سرافرازی اسلام اهدا کرد و در فقر با مومنین شریک شد.
سلام بر مادر همهی ما خدیجه بنت خویلد💚
پینوشت:
این سوال جوابهای ذهنی طلاب به برکت دروس حوزه و امثال کتابهای جواهر است؛ قدر بدانیم :)
فرم در حال بارگذاری ...