اردی بهشت! خریدارانت زیادند و واژگان در وصف جمالت کم! چه بسیار صله زربافت ابریشم پود که توان رقابت با رگبرگ های گل های زاده ی رحم تو را ندارند! چه بسیار کنیزان و غلامان خوشرو که برای عرض مبارک بودن به محضرت بی اصل و نسب باشند! حوریان نیز شاید خواستار… بیشتر »
کلید واژه: "انارستان"
باور کـن دلـم زنگ زده اسـت…زنگی کهنه… کِدر است؛ کدورتی عمیق… اما پای تو که در میان می آید از دل خروارها ناباوری و ناباروریِ روح، جوانه های ایمان سر می زند! همین که خدایم باشی کافیست امیدوارت باشم… امید به وعده های صِدقت…… بیشتر »
بیابان به این خوش آب و هوائی! نعمتی است الهی!صفای ملکوتی شورزاره های قبل از مسجدت حتی پیرترین ها را جوانی بخشیده؛ سودای پیاده گَز کردن دارند تا بلکه سواری ببینند و یا حداقل در ذهن تصورش کنند و اشک بریزند از شعف تصورت! شاید با بناکردن مسجدی در دل بیابان… بیشتر »
دستِ کجی نداشتم! آخر بچه دوساله را چه به سرقت! آنهم غیرمسلحانه! اصلا دست خودم نبود! فقط می دانم که عاشقش بودم! عاشـق گوشت! به نحوی که هم اسم فارسی اش را می گفتم و هم معادل آذری اش را : « اَتَ گوشت » خاطره ای که تداعی اش میکنم در خاطر خودم ثبت نبود؛… بیشتر »
تـو آفریده شدی، تا حسـین بن علـی، عشقش به پدر را در نام تو فریاد زند! جسارت و سب نام مبارک امیرمؤمنان را بر زبان مرتدین اینگونه جواب داد! هر چه پسر داشت مزین کرد به نام پدر! اکبر و اوسط و اصغر… تـو آفریده شدی تا خَلق و خُلق نبوی را که فخر بنی… بیشتر »