از جوانی تا پـیری چقدر خدا را می توان حـس کرد در لابلای زندگی مردانِ خـدا! جوانی ام را که مطابقت می دهم با خاطرات رجالِ دین، زوال را در افق و انتهایش میبینم! ما چه کردیم که به واقع هیچ نکردیم؛ هر چه کردیم سرباریِ مان قوی تر گشت! به واقع میان طلبگی ها تف… بیشتر »

سرگذشت پُر بارش را که میخوانی خجل می شوی… از این همه گذشت! از نان شبت هم بگذری برای اعتلای فرهنگ و تمدن و علم مردمانت! و حفظ آموزه های مکتوبِ دینت! روزه ی استیجاری بگیری تا بتوانی مالک چند جلد کتاب شوی! نه مالک دنیایی! که به ارث بگذاری برای… بیشتر »

برکـت چیزی است که فراوان یافـت می شود در لابلای خط و چین دستان مـادرها… به خاک هم جان می دهد! می رویاند و سبـز می کند! دستانِ مـادر می رویاند! آنچنان که تـو را رشـد داد، جان گرفتی، سبز شـدی… مـادر، صغیر را کبیر می کند، خود فرسوده می شود و پا… بیشتر »

شجاعت داشتند و قهرمان بودند! تاریخ طبری را که تورق کنی کلامی از امیرمؤمنان در وصفشان می خوانی: «ای اهل کوفه! شما شوکت عجم و پادشاهان آنها را دگرگون ساختید و جمعیت آنها را پراکنده کردید…» اهل علم بودند و دین! خلیفه دوم هنگام اعزام انصار به میان… بیشتر »

هنوز بدن مبارک رسول ختمی مرتبت بر زمـین مانده بود که دویدند به سمت خلافت! ۲۵ سـال وصیِ جوان و برحق پیامبر را خانه نشین کردند! همه می دانیم؛ انتـهای قصـه، قصـه ی عـلی ماند و حوضش بود پرده خورد! یا رسول الله! مردم آخرالزمان قصـه ای دگر رقم زدند! ۳۰سال است… بیشتر »