
پانزده سالگی سال اعزام پسرش بود!
به کجا؟! به جبهه…
سید رضایش دانش آموز بود…
به سن بلوغ رسیده بود؛ نه تنها بلوغ احکامی! مردی شده بود برای خودش!
مرد میدان! مرد نبرد حق علیه باطل! و چقدر در عین مردانگی، برایش فرزندی خلف بودن اعتبار داشت! و مطیع بودن برای رهبرش!
مرد شده بود؛ آنهم در پانزده سالگی!
عجب مادری! میگفتند خودش فرزندش را درون قبر گذاشته بود! تاکید کرده بود زمان تشییع پیکر فرزندش همه اهل خانه پرچم ایران بگیرند در دستانشان! شاید میخواست بگوید پسرم! نمیگذاریم پرچمت زمین بماند!
+ امروز سالگرد شهادت شهیدسیدرضا هویت طلب از شهدای بندرانزلی در دوران دفاع مقدس بود.
با طلاب رسیدیم خدمت مادرشهید جای دوستان خالی!
کتاب خاطرات زندگی شهید رو که تازه رونمایی شده بود هدیه گرفتیم…
شادی ارواح طیبه همه شهدا صلوات