شـقایق، تـو کیستـی؟!
شـقایق، تـو کیستـی؟!
تـو کیستـی که شرط حیات را سهرابِ شعرها، استادِ بی وزنیِ واژه ها در بودِ تو خلاصه کرده است؟!
آیا باید تـو را از قدیسین دانست؟!
نکند از اهالیِ ” دعایِ نیمه شب و ذکرِ سحری ” هسـتی!
ما را بگو بر کدام سجاده زانوی سجده بر زمین نهاده ای که اینگونه در شعر سهراب گُل کرده ای و به پهنای گلبرگ هایت در بند بند آن نشسته ای؟!
آخر، قافیه نیز همت ورود به اشعار سهراب را نداشت!
شـقایق، سوگندت میدهیم به داغِ درونت ما را بگو که، تـو کیستـی؟!
به قول دکتر شریعتی
انسان شقایقی هست که با داغ زاده شده است.
سلام
خوش آمدی
بلی :)
نظر از: نردبانی تا بهشت [عضو]
سلام استادجان
قشنگ بود
از زبان شقایق
داغ سیاهی بر دل دارم و خبر میدهد ز سر درون
سلام عزیزم
خواهش میکنم
لطف داری
منو همون مفرد صدا کن بهتره :)
نظر از: ریاحی [عضو]
سلام حدیث جان
صبحت بخیر
بلی منم دوست داشتمش…
نظر از: سرباز عشق [عضو]
با سلام
در کانال خصوصی طلاب منتشرش میکنم با اجازه
و علیکم السلام و رحمة الله
ممنون از توجه شما
نظر از: ساناز سجادی [عضو]
احسنت
لذت بردم
سلامت باشی
ممنونم…
فرم در حال بارگذاری ...