لعنت به اندروید!
« به ساعت قدیم میگی یا جدید؟! »
☝بازم شروع شد!!!
اول پاییز یه ساعت بکش عقب… اول بهار یه ساعت بکشش جلو!
حالا اگه تو آمد و شد و حرکت و چرخش زمین و خورشیدِ خدا دست نبریم نمیشه!
پس قدیمی ها چجوری با کوتاهی پاییز و بلندی روزای بهار و تابستون کنار میومدن؟!
خاطره ای تلخ دارم که دلم پُره!
فرداش عید نوروز بود؛ شبی که خاطره تلخم توش ثبت شده رو میگم!
صبح بلندشدم… بعد نماز صبح نشستم سر سجاده تا هوا روشن شه؛ دلم میخواست تلألؤی خورشید رو تو اولین روز بهار ببینم… من بمون، بمون، بمون… مگه هوا روشن میشه! مثل آدامس فوتبالی بچگی هامون که از دهن درش میاوردیم میکشیدیمش همییییییینجور کِش میومد!
نخیر! میل نور نداشت تاریکی! گرفتم خوابیدم!
بین خواب و بیداری بودم که یه نوای خییلی آروم و ملکوتی از بیرون به گوشم خورد… با خودم گفتم این چیه؟! پناه بر خدا! این موقع صبح! یعنی خیالاتی شدم!
یه ندایی اومد تو درونم گفت ببین بچه خوبی بودی امروز خدا بهت نظر کرده؛ اول صبحتو خوب شروع کردی اینم مُزدت!
نفهمیدم کی خوابم بُرد… صبح که بلند شدم تازه فهمیدم چه خاکی بر سرم شده!
یه دوساعتی زودتر از نماز صبح بلند شده بودم فکر میکردم موقعه اذانه!
لعنت به هرچی گوشی اندرویده! من نمیدونستم ساعت اینا خودکار جلو عقب میره! شب قبلش برای اینکه نمازصبحم به مشکل نخوره خودم یه ساعت کشیدمش جلو تا صبح که میخوام ببینم ساعت نماز شده یا نه به اشتباه برنخورم!
حالا یه ساعت، من گوشی رو بکش جلو، یه ساعتم خود گوشی خودبخود بره جلو! این میشه که دو ساعت زودتر از نماز صبح بلند شده بودم! یعنی نماز صبح و تعقیبات و همه پَررررر!
اون نوای ملکوتی هم که از بیرون میومد صدای اذان مسجدبود!!!
پی نوشت:
یاد استاد فاطمی نیا بخیر… با لهجه شیرین آذری شون میگفتن یارو تا دو رکعت نماز مستحبی میخونه چپ و راستش رو نگاه میکنه ببینه جبرئیل نازل شده یا نه!?
واای خدا?
حالا حکایت ماست!
نظر از: سرباز عشق [عضو]
سلام
عجب خیلی زور داره
آدم سر وقت بیدار بشه اما نمازش قضا بشه
هیبییع :(
بلی
نظر از: بازدید کننده [بازدید کننده]
واقعا لعنت به اندروید
چیه بابا کلی وقت آدم رو میگیره
بعضی اوقات به سرم میزنه از این گوشی گوشت کوبی ها بردارم
بله چه عرض کنم
درست میفرمایید
نظر از: سیده [بازدید کننده]
کاکتوس داری ناقلا ؟
بزار ببینیم
سلام
بهله یه عالمه کاکتوسی دارم
نظر از: حسینی [بازدید کننده]
سلام خواهر
خیلی مدت بود نبودم بهت سر بزنم
کاکتوسای خودته؟!
یه بار عکس کاکتوسهای خوشگلت رو بزار اینجا
سلام خانم حسینی جان
خوش باشید
نه عکس دزدکیه:-)
مال اینترنته
عاریه اس :-)
چشم حتما
اتفاقا تو فکرش بودم
نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو]
خاطره جالبی بود
سلام و رحمت خدا
ممنونم بزرگوار
سپاس از حضورتون
نظر از: تســـنیم [عضو]
سلام
اینقدر میگن گوشی را نبرید تو اتاق خواب ! آخه چرا ؟ ی ساعت زنگدار بخر حل میشه …
من از این عقب جلو کشیده شدن ساعت خاطره دارم .دبستانس که بودم بعد از عید بود و من بعدازظهری بودم و به اصرار به مادرم می گفتم چون ساعت ها اینجوری شده من باید ساعت یک برم مدرسه . از من اصرار از مادرم انکار، آخرشم من زور شدم و با یک ساعت تأخیر مدرسه رفتم حالا بماند که تو مدرسه چی شد….
سلام دوستم
مال اون موقعها بود که تازه گوشی اندروید اومده بود
اون زمانا که خودش اومده بود فرهنگش هنوز نیومده بود;-) ;-) ;-)
الان دیگه بچه خوبی شدم اتاق نمیبرم
پاسخ از: تســـنیم [عضو]
سلام. آفرین خانم گلم … خوب که بودی خوب تر شدی ! (لبخند)
خدا حفظتون کنه و عاقبت بخیر باشید.
سلام ب دوست خوب خودم
صبح پاییزی و بارانی روز جمعه ات بخیر و خوشی
ان شاءالله
دعای عاقبت بخیری و خوشبختی برای همه:-)
فرم در حال بارگذاری ...