چو نـدانی، مگــو!
در عجبم از جماعتی که آرزو دارند دستشان به ابریشم مقدس ات برسد بیت الله الاعظم ، قبله آمال، کعبه ی جان! امّا از آنطرف در هیاهوی فِتَن، نسیان گریبانگیر ایمانشان می شود و فراموش می کنند که آبروی مومن از تو هم والاتر است! چه راحت دریده می شود آبرویش … تمام هستش… از علیِ نخلستان های کوفه از امیری که قبله مومنین است به یادگار دارم این کلام را که فاصله بین حق و باطل به اندازه چهار انگشت است؛ آنچه میبینی حق است و آنچه می شنوی باطل!… للعجبا مولا که چه اندک کلامتان را بر طاقچه دل و جان می نهند آنان که عشقشان أشهد أنّ علیاً ولی الله است! … مولا مگر نفرمودی حق و باطل را بر اساس افراد نسنجید که انسان ها را براساس حق و باطل باید سنجید … مولا مگر نفرمودی در زمان فتنه و تباهكارى مانند ابن اللّبون (بچه شتر نر كه دو سالش تمام شده و مادرش بچه اى را كه پس از آن زائيده شير مى دهد) باش كه نه پشت (توانائى) دارد تا بر آن سوار شوند، و نه پستانى كه از آن شير دوشند (هنگام فتنه و تباهكارى طورى رفتار كن كه فتنه جويان در جان و مال تو طمع نكنند ولى اين وقتى است كه جنگ و زد و خورد بين دو رئيس و پيشواى گمراه و گمراه كننده باشد.
آن دم که عرصه را تنگ دیدم و در بین وادی حقّ و باطل، سرگردان به آسمان و خدایش رو گرداندم فقط پناه بردم از ناس به ربّ ناس تا که شر وسواس و خنّاس و ظنّشان دامان ما را هم مگیرد، دست به دامان قرآن شدم ، طلب خیر کردم، چهل تاس نیازم را به سوی آیه های وحی، سائل وار بلند نمودم چنین شنیدم از زبان خدا در قرآن که لّا خَیَر فی کثیرٍ مِّن نّجواهم(114نساء)… هیچ فایده و خیری در سخنان سرّی آنان نیست!.
آیه های کلامش شدند چلچراغ صراط مستقیمم… راه برایم روشن تر شد تا در سیاه چال قضاوت نابجا و تهمت به خلق خدا سرنگون نگردم، آنچه باور داشتم ردای یقین نیز به تن کرد!، حقا که ابراهیم(علی نبینا و علیه السلام) می دانست از که طلب یقین کند!، ربّ بنده نواز… حقا که هو یعلم ما یسرون و ما یعلنون.
مردم یک چیز ورد زبانشان بود و آنچه از کلام خدا می شنیدم چیز دیگر! رسوایی مومنی … خشم خدا از تهمت ناروا….
و ربّک یعلم ما تکنّ صدورهم و ما یعلنون(69قصص)… و خدای تو به آنچه خلق در دل پنهان کنند و یا آشکار سازند به همه آگاه است.
و إذا راک الذین کفروا ان یتخذونک الّا هزوا اهذا الذی یذکر آلهتکم و هم بذکر الرّحمن هم کافرون(36انبیا)
و کافران هنگام ملاقات تو، تو را به استهزاء گرفته (و گویند) آیا این شخص است که بتان را که خدایان شما هستند( به اهانت و بدی) یاد می کند؟ و (ای رسول ما بدان که) محققاً آنها به ذکر خدای مهربان( و کتاب و آیات او) کافر هستند.
خدایا! گواه من کلام توست! تنها در پی اثبات کسی نیستم در این فکرم که در فتنه های بعدی بازهم مرجع من، کلام وحی توست و یا… و لا تکلنی الا نفسی یا ربّاه…و لا تکلنی… .
+ این متن برای حدود ۷ سال پیش هست؛ زمانی نوشتمش که طلبه سطح۲ بودم و عده ای، در مورد یکی از اساتید داشتند بدگویی میکردند…
نظر از: ساناز سجادی [عضو]
عالی بود خواهر جان
سلام ىوست عزیزم
تصمیم گرفتیم با همکاری شماعزیزان معضلات و مشکلات مربوط به زنان رابررسی کنیم .
لطفا وارد لینک شویدنوشته را خوانده و در این مورد نظر خود راثبت کنید تا انشاالله بتوانیم درجهت رفع آن اقدام کنیم.
گروه مطالعات زنان حوزه علمیه خواهران اصفهان
https://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4-%D8%B1%D9%81%D8%B9-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86
سلام عزیزم
چشم حتما
اگر دیر نشده میام به امید خدا
سلام مفرد جون
اونموقعام قشنگ می نوشتیا
https://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/
سلام دوستم
خواهش میکنم نظر لطفته
ای بابا اسم کار ما نوشتن نیست که
بازی با کلمات و حروفه
نظر از: ریاحی [عضو]
:))))
سلامت باشی ؛ لطف داری
درسته همینطوره که میگی
خدا کمک کنه
نظر از: سرباز عشق [عضو]
تهمت
غیبت
افترا
از این گناهان سنگین تر واقعا!
چه عرض کنم
خدا داند
فرم در حال بارگذاری ...