چگونه احوال را خوش میکنی ارباب؟!
آن شب هم برای خودش از آن روزها بود!
روزهایی که در خاطرت شیرین ثبت می شوند! حتـی اگر دستی به گوشی نمی بردی و عکسی صرفا جهت زنده نگاه داشتن لحظه نمی انداختی!
در صحن انقلاب دوباره صدای اذان بلند شد؛ نه در بلندیِ گلدسته ها؛ در گوش نوزادی تازه ورود به حریم عالم ماده، که نه! مشرف به صحن و سرایِ کبریائیِ ثامن الحُجج!
پدر نوزاد قدم هایش را تـندتر برداشت به سمت روحانی؛ چندان با ظاهرشان مطابقت نداشت نیّت پاکشان… صدا زد: “آقا سیـد! آقا سیـد! سلام، ما نیت کردیم وارد صحن انقلاب شدیم یه روحانیِ سید دیدیم ازش بخواهیم اذانِ گوشِ بچه مون رو بخونه… “
تبریکی گفتیم و دعای عاقبت بخیری نثار نور دیده شان کردیم!
مادر، دیدگانش اشک باران بود… انگار که با هر قطره، تمنائی برای نوزادش داشت؛ صحت، سلامتی، عاقبتِ خوش،… .
و این حال را چگونه خوش می کنی ارباب! برای هرکسی از هر دَری خـیر می باری!
السلام علیک یا شمس الشموس…
نظر از: منــــــــــاره [عضو]
https://fatemehalzahraarak.kowsarblog.ir/
عالی بود.موفق باشید.در صورت تمایل تبادل لینک داشته باشیم.به وبلاگ ماهم سر بزنید
سلام و رحمت خدا
ممنونم از نگاهتون
نظر از: یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ [عضو]
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
ان شاءالله روزیت زیارتشون
نظر از: ریاحی [عضو]
سلام حدبث جان
بلی :)
هییع
نظر از: Mim.Es [عضو]
سلام دوستم
ان شاءالله بزودی حوش بشه احوالاتت
ممنونم
مال دو سه سال پیشه
ان شاءالله که قبول بوده باشه
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو]
سلام و رحمت خدا
متشکرم از حُسن نظر شما
فرم در حال بارگذاری ...
السلام علیک یا علی بنموسی الرضا علیه السلام