یابن الحسن شرمگینیم...
امسال هم خواهیم پیمود رَهی را که با تو پیمان آمدنش را بسته ایم رهبرا!سیزدهمین روز آبان را بی شکوه نخواهیم گذارد… مسلم یا غیرمسلم! ایران اسلامی ملاک تجمع است!… ایرانیِ جمهوری خواه نشان خواهد داد که هنوز هم رأیش قرین اسلام است؛ حتّی اگر زرتشت باشد و در اقلّ! ملاک، زیر سایه شما بودن است؛ مگر اَرامنه شهید ندادند برای ایران و حکومت اسلامی اش که اینک بخواهند به خون عزیزشان پشت کرده از حراستش بگذرند! هموطن من ثابت کرد که در بند شکم نیست که با تحریم و عواقبش ، از سختی چند روزه که زاده خباثت دشمن است از پای در بیاید ، نشان داد که بر” فرض محال ” اگرکار، سخت تر از شِعب أبی طالب شود، با بستن سنگ ها به شکم حتّی اجازه ذرّه ای اعتراض را هم به بطن خود نخواهد داد! مسلم ایرانی، بی بصیرت نیست که سیاست اهریمنی مخالفین را نشناسد! پرچم سفیدی که امروز دشمن بلند کرده نشان از ترفند دزدان دریایی دارد! بعد از نزدیکی، خوی غارتگری خود را رو کرده نشان می دهد.
و امّا بعد… رهبرا! ملّت ایران خواهان مُزد است… مزدی که فقط روز جمعه می شود ادایش کرد… خطوات ناچیز و ناقابل ملّت در حماسه آبان را به ازای خطبه های نماز جمعه تان بخرید… دعوت به تقوای الهیِ شما در پس این تلاطم تحریم و هیاهوی دشمنان برایمان سکینه است؛ ردا به دوش بگیر و إتق الله مان بگو؛ کبیر و صغیرمان را… مسئول و وزیرمان را… اینکه رعیت صبور باشند و با انصاف… مسئولین عادل و شفیق… زنان با حیا و عفّت… بیا که از راه دور به خطبه های نمازت اقتدا می کنیم… چند خط برایمان وصیّت امام بخوان تا یادمان بیافتد که هدف چه بود… و شاید هم سر به زیر بیافکنیم، شاید… بیا و دوباره یاد فارس حجاز را برایمان زنده کن… بیا تا مصلّای جمعه ها مهدیه شود… بیا… ردا به دوش بگیر و بیا… .
بگذار تا با هوائی شدن، کمی حرف دل بگوئیم با مولایمان؛
یابن الحسن! شرمگینم…
شرمگینم از آنهائی که شرم دینند… شرمگینم از خود… .
یابن الحسن! شرمگینم از آنانی که نان و آب دادیشان… حجاب دادیشان… از آنانی که در ظاهر هستند امّا در باطن غائبند… از آنانی که حریم حرمت را دریدند؛ ندانسته با شهادت شنیده ها انتهای حکم را بستند… از آنانی که با چادر خاکی مادرت زهرا( سلام الله علیها) آبرو می خرند و از آن سو آبرو می برند… یابن الحسن شرمگینم… .
از خود و آنهائی که می خواهند هم تو را داشته باشند هم خوشی هایی را که برایت ناخوشایند است… از آنهائی که خودشان بهتر از هر کسی معرّف حضور خود هستند؛ آنهائی که عالِمند که جاهلند!
از برخی فرزندان ناخلف که خار چشم علیمان هستند… آنهائی که جای خود را محکم گرفته تا مبادا بر باد رود… .
از آنهائی که اصحاب کهف فقط برایشان قصّه است! می خوانند تا خوابشان ببرد… خوابی که بیداری ندارد… از نظرشان لا اشکال فیه در اینکه با دقیانوس زمانه باشند یا نباشند! یابن الحسن شرمگینم…
از خود و آنهائی که کوچکند و به اندازه کوچکی خود ظلم می کنند؛ همانهائی که میدان برایشان فَراخ شود ظلمشان هم به نوائی می رسد؛ سر به فلک می کشد… یابن الحسن شرمگینم از آنهائی که در تمنّای دنیا آب می کشند سجاده خود را… .
از آنهائی که محرم نامحرمند… از آنانی که با محرم نامحرمند…
از آنانی که دیده هرچه ببیند برایش می خرند… هر چه باب دل باشد، برایش دست می لرزانند…
از آنانی که با رنگ کردن خود، هوادار می طلبند… برای چشم عشوه می خرند… در پی رقّت کلامند!
یابن الحسن شرمگینم… از خود و آنهائی که اینچنینند شرمگینم… .
خوشا خوبان عالم را که فخرالاسلام دینند! که کم هم نیستند؛ بسیارند… .
نظر از: ساناز سجادی [عضو]

یابن الحسن شرمگینیم…

بدجور!
شرمنده از روی ماه گونه اش
نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو]

اللهم عجل لوليك الفرج

الهی آمین
ممنونم دوست خوبم
فرم در حال بارگذاری ...