مولا که علی باشد، عبد شدنم آرزوست…
قنبر شدنم سراسرِ عُمرْ افتخار…
سالهاست اندر خمِ کوچه ی حُُبّ مولا نشسته ام تا خضری از راه رسد و دست اسلامم را در دست ایمان مطلق بگذارد… خروج از کوی و برزن اسلامم آرزوست اگر شاهراه تشیُع مقصد است! آری، پله های اسلام انتهایش ایمانِ به ولایت است… ایمانِ به ولایتم آرزوست!
بیا بگذریم تا برسیم به مسیری که پُر است از شکوفه های رُمان بهشتی! نار و انار یکجا نگنجند! قدم بگذاری در مسیرِ حق، پاسوزِ نفس نمی شوی! فقط کافیست ایمان بیاوری که الحق مع العلی و العلی مع الحق!
شکوفه های سرخ انارِ باغ ولایتم آرزوست…