یادم هست توی بازار نجف که منتهی میشه به حرم آقاامیرالمومنین _روحی له الفداء _ یه مغازه بود که صاحبش تی شرت هایی با عکس زنانی بی حجاب آویزان کرده بود! دیدید آدم کنار حرم امن اهل بیت قرار میگیره چقدر غیرت دینیش زیاد میشه و جرأت امر به معروف و نهی از منکر بهش دست میده!?
رفتم جلو به فروشنده که پسر جوانی بود گفتم: أخی! هذا(اشاره کردم به لباس ها) قبیح… ? بعد اشاره کردم ب بارگاه امیرالمومنین گفتم علی، امیرالمومنین! حرمت!
اون بنده خدام که ازین روان بودن مکالمه عربی ام چشماش گرد شده بود و در نگاه اول فکر میکرد با پوشیه ای که زدم، از خانمهای عرب هستم با کمی تا اندکی بی تفاوتی گفت: ممنون… ممنون!
?
نتیجه اخلاقی این خاطره اینکه: مسیولین مرکز مدیریت حوزه های خواهران، رو مکالمه ما طلبه ها برنامه ریزی کنید بابا آبرومون رفت!?