دخترم!، روزی که دیگران سیاه پوش سپید پوشی مان می شوند و ناتوان تر از همیشه در بازگردان ما به دنیا، به سمت روزمرّه گی ها قدم بر می دارند، زمانی است که باید در مقابل آنچه تقدیر، تقدیم می کند زانو زد و آیه های والعصر را در چِل تاس قلب ریخت تا مبادا رقیب و… بیشتر »
کلید واژه: "دلنوشته"
ای زاده ی پائیز! ای خوش رنگ ترین وجودی که در بین برگ های زرد و خسته ی پائیزی متولد گشتی، و جانی دوباره به زندگانی پدرت دادی… به دنیا آمدی تا سالها بعد به دنیا بیایم… “من” از قِبَلِ “تو” هست گرفتم! ای مـادر! ای که… بیشتر »
سه ساله بودید که فقیهان زمان، زانوی شاگردی در مقابل فقه جعفری و موسوی تان میزدند… موسای زمان شما را “فداها أبوها” سر میداد… برادرتان رضای آل محمد، شما را زینبی میدانست برای خود و فراخواندتان تا از مدینه تا طوس، برای احیای دین… بیشتر »
اُمت موسی؛ کلیمیان!. . اُمت عیسی؛ مسیحیان!. . زرتشتیان!. . انسان های آخرالزمان! بشارت باد بشریت را که محمد صلی الله علیه و آله و سلم دستان امتش را فراخوانده به بلند شدن از برای دعا. . از این باب که برای صلح جهانی دعا کنند؛ که برای گرسنگان و بی لباسان… بیشتر »
از پیرزنی سالخورده تا کودکی خُردسال! همه را گِرد خود آورده ای! نوزادی که نمی تواند راه برود و آغوش مادر گهواره ی اوست؛ و پیرزن مُسنی که سرش به زمین نزدیک شده از فرط خمیدگی! در هیاهوی زائران، از هر دلی زمزمه ای بلند است: مُرغ دلم راهیِ قُم می شود…… بیشتر »