سه ساله بودید که فقیهان زمان، زانوی شاگردی در مقابل فقه جعفری و موسوی تان میزدند…
موسای زمان شما را “فداها أبوها” سر میداد…
برادرتان رضای آل محمد، شما را زینبی میدانست برای خود و فراخواندتان تا از مدینه تا طوس، برای احیای دین جدتان، کار زینبی کنید…
سوگند به شأنتان نزد پروردگار که فرمود: «فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ…»
اي فاطمه! قسم به جایگاه رفیعت که همانا براي تو نزد خدا مقامي از مقامات بلند است…
و چه گواراست خواندن زیارت نامه ی امام زاده ای از لسان امام!
برای من مایه فخر است مِن باب مونث بودن و مُسلِمة بودن؛ چرا که عالمان دین خود را که جهانی از تشیع در برابرشان فروتن اند در مقابل شما زانو زده میبینم!
عارفانی که قَدَح نیاز به سوی بارگاه شما بر دست گرفته اند!
زاهدانی که زُهدشان در مقابل تقوای شما بانوی بهشتی به زردی گراییده و “نیست” را میماند!
ای دخت ولی خدا… خواهر ولی خدا… ای عمه ولی خدا… ای فاطمه! سلام خدا بر لحظه ورودت به شهر مقدس قم… خوش آمدی بانوی کرامت!
عکس از خودم :)