سالهاست که زینب - عارفه ای که امیرالمومنین، او را زینت دنیا و آخرت خود میداند -با آیه آیه قُم اللیل عجین گشته… نیست شبی که عمل به دستورات مُزّملش قضا شده باشد… الا یک شب… در خرابه ها… شب یازدهمین روز محاصره … یک روز بعد عاشورا… بعد حسین… زینب، بیدارِ همیشه ی سحر است؛ اما قامتی برایش نمانده که قیام کند… قُمِ کسی که کمرش شکستهِ از عزای عزیزان است، معنا ندارد!
زینب، شب یازدهم دائم الرکوع بود؛ از داغی که حرامیان بر دلش نهاده بودند… اما مثل همیشه راضی به رضای حق! رضایتش در کلمه کلمه ی « ما رأیت الا جمیلا» موج میزد…
راوی! مگو که نماز شبش بی رکوع بود! آخر کمر خمیده را به رکوع چه حاجت است؟!
سلام الله علیها…