از قرمه سبزی تا تولید داخلی!
داشت قرمه سبزی میپخت؛ مادرم را می گویم… مثل همیشه روی ایوان؛ تا خانه بوی غذا نگیرد؛ نشسته بود کنار اجاق کوچک که تا آن روز کارهای بزرگی را در امر آشپزی به دوش کشیده بود! از آنطرف اجاق گاز پنج شعله داخل آشپزخانه برای خودش خانمی میکرد… گه گداری داد کتری را در می آورد و به جوشش می آورد!
بگذریم تا از بحث قرمه سبزی نگذریم!
در حین آشپزی یک دانه لوبیا از نوع چشم بلبلی اش افتاد پایین؛ روی موکت ایوان! کدبانو عصمت خانم _ مادرم را می گویم_ دانه را برداشت و در پی افکار بلند مادرانه اش، با پرتابی کوتاه دانه را راهی باغچه حیاط کرد…
مدتی بعد جوانه ای خاک های باغچه را کنار زد و سودای پیچیدن و بالارفتن در رگبرگ هایش طنین انداز شد… بالا رفت و بالاتر… برگ هایش مانند دستی نیازمند به سوی نرده های پنجره دراز شده بود… نرده های آهنین و سرد به گرمی، پیچک های جوان را در آغوش گرفتند و به پهنای پنجره اذن گسترده شدن به آنها دادند.
حدیثی از پیامبر رحمت_ که سلام خدا بر او و آل پاکش باد_ ذهنم را عطرآگین کرد که به دور انداختن هسته خرمایی نیز می تواند مصداق اسراف باشد!
حالا حدود دو سالی هست که خانه مادری از لوبیای چشم بلبلی خودکفا شده? آنهم از یک دانه که قرار بود روزی پخته و در انتها خورده شود!
نظر از: سرباز عشق [عضو]
سلام علیکم
عجب حیاط باصفائی
مطلب و نکته جالبی بود
سلام و رحمت خدا
ممنونم لطف دارین
نظر از: ساناز سجادی [عضو]
سلام
ای ناقلا :-) اینم برداشتی مطلب کردی
قشنگ بود احسنت
آره :-)
من از هر چیزی ب راحتی نمیگذرم
نظر از: حسینی [بازدید کننده]
به به قرمه سبزی:-) :-) :-) :-)
قرمه سبزی های عصمت خانم که زبانزد همه فامیله:-*
ممنونم
شما لطف داری حاج خانم
بله دیگه عصمت خانمه دیگه:-)
نظر از: سیده [بازدید کننده]
سلام
قلمت قشنگه
من قرمه سبزی دوست:-) :-) :-)
سلام و رحمت خدا
ممنونم
آخه کدوم ایرانیه که قرمه سبزی ندوست!;-) ;-) ;-)
نظر از: مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران [عضو]
چه جالب :)
بله برای خود من هم سبز شدن و ب بارنشستن یه دونه خیلی جالب بود!
نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو]
پسر من هم این روزها نخود کاشته و منتظر حاصل دادن اون نشسته
خدا حفظ کنه نور دیده تون رو زیر سایه آقا موسی بن جعفر علیه السلام
سپاس از حضورتون
عنوان باحالی زدی
♥♥
سلام
ممنونم
لطف دارید
سلام اهم چندسال پیش فلفل کاشتیم
خیلی کار خوبیه
http://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/
سلام و رحمت خدا
بله کشاورزی های این مدلی خیلی لذت بخشه
مخصوصا برای ما داخل شهر
نظر از: Mim.Es [عضو]
سلام علیکم
ممنونم
سلام و رحمت خدا
بله
نظر از: خادم المهدی [عضو]
احسنت
سلام و رحمت خدا
خیلی ممنونم دوست عزیزم
سلام
یاد داستان «نخودی» افتادم؛ که از توی دیگ آشِ پیرزن پرید بیرون و جای پسر نداشته را برایش پُر کرد.
:))
سلام و رحمت خدا
بله
لوبیا که خیس بخوره مستعد دو کاره
پختن و سبز شدن
این یکی عمرش ب دنیا بود سبز شد
سلام و رحمت خدا
خیلی ممنونم
نظر از: یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ [عضو]
سلام علیکم..
خیلی هم گرون شده..
خوش به حالتون..
سلام و رحمت خدا
جدی گرون شده!
قابل نداره
http://maedeh.kowsarblog.ir/ سلام خدا قوت
سلام و رحمت خدا
ممنون و متشکر دوست عزیز
نظر از: مستاجر خدا:) [عضو]
چقدر باحال
و چقدر قشنگ رشد کرده
http://blogroga.kowsarblog.ir/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D8%BA%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%B9%D8%B5%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86
خوشحال میشم از مطلبم دیدن کنید و نظر خودتونو درباره مطلبم بازگو کنید
موفق یاشید
بله بوته اش خیلی زیباست
چشم حتما
نظر از: مدیریت استان مازندران [عضو]
سلام متن جالبی بود. برای من هم این اتفاق چند بار افتاد که تخم میوه ای را انداختم بعد درخت آن همانجا در آمد.
سلام و رحمت خدا… بله آدم لذت میبره از خلقت های این مدلی خداوند
نظر از: تســـنیم [عضو]
سلام خدا قوت !
حتماً پخته نشده پریده بیرون که حالا شده ی گیاه بزرگ … لوبیا چشم بلبلی را می گویم !
نویسا باد ! … قلمتون را میگم ! :)
ممنونم دوست عزیز…
بوته لوبیا خیلی زیباست… واقعا رنگ و لعاب سبزش چشم آدم رو جلا میده
فرم در حال بارگذاری ...