هیچ چیز عالم بی حکمت نیست؛ هرچند حکمت ها پیچیده اند؛ اما این مطلبی واضح است! یک دنیا داریم و هزاران علت که صاحب معلول هستند… بله هر چیز حکمتی دارد! حتی نوشتن و یا ننوشتن… دلیلش را نمیدانم! اینکه در روز شهادتت از رشادت هایت ننوشتم ای فدائی… بیشتر »
آرشیو برای: "دی 1397"
خاطره ای شنیدم و یاد خاطره ای مکتوب افتادم… یکی از آشنایان نزدیک داشت در مورد آشنایی دور، از خانواده سببی تعریف و تمجیدی میکرد: « بسیار مرد خانواده دوست و آرامی هست؛ هنوز بعد سالها زندگی مشترک، طوری غذای همسرش رو آرام آرام سر سفره میخوره که… بیشتر »
انقدر خاطره ی بامزه ای بود که نتونستم مطلبش نکنم ? از بچه های دهه شصت، مثبت ? ازینا که فرق کج باز میکردن! میگفت: کلاس دوم ابتدایی که بودم یه بار سر صف ناظم بچه هارو دعوا کرد، گفت: « خجالت نمیکشید! موقع قرآن مگه آدم حرف میزنه! خارجیارو ببینید؛ تو مکان… بیشتر »
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﻱ ﺩﻭﺩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﻮﺩ]… بیشتر »
و چه وصفی از این بالاتر، که تو را “صبورترین خواهرِ شهید دنیا” بنامیم… ای مرجانِ ترکیب دو دریای وسیع! ای زاده ی زهرا و علی… سلام الله علیکم اجمعین… ای عُلیا مخدره ی… بیشتر »
قُم در فلسطین! امروز اهالی دیار قم، همان آرمان شهر فاضله ی روایات، از کوچه های خیابان فلسطین گذشتند تا به یار حسینی خود برسند! رهبری که امروز قرار بود زیارت کنند؛ نائبی برای حجت آخرین که وعده دیدارش داده شده است… در فلسطین ما سلیمانی حکم فرمایی… بیشتر »
مولای من علی! روحی لک الفداء… بعد رستگاری شما ، گمان رفت که خورشیدِ رستگاریِ یتیمانِ عالم به سمت کرانه غرب قدم بر خواهد داشت ، اما زهی خیال باطلشان ! دوباره دیده شد رد قدم هایی از جنس مردانگی ابو تراب … آنهم در کوچه هایی که مردمانش نه تنها… بیشتر »
سروش: حجاب جنبه اسطوره ای دارد، نه اینکه حفظ عفت باشد. ( جناب! پوشش و حجاب در آیات قرآن و روایات وارد شده! شما فکر کنم از نوادگان اون کفاری باشی که وصفشون در قرآن اینطور آمده : يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ… بیشتر »
امروز سالگرد حادثه سانچی بود... واقعه ای که بعضی هارو به عنوان خانواده و خیلی هارو به عنوان هم وطن داغدار کرد! اما متاسفانه این دست حوادث گاهی وسیله و دست آویز برخی افراد قرار میگیره! داشتم از کنار بَنِر یکی از این مرحومین حادثه سانچی رد میشدم؛ شهید… بیشتر »
خه بیشتر »
اندر ادامه حکایات بازی با آبروی خاله جان، جانم بگوید که بخیر گذشت! دانشجویان عزیز چیزی به روی مبارک ما نیاوردند و ما نیز با تأسی به سیره مطلوب آنان چیزی به روی مبارک ترشان نیاوردیم ? ظاهرا با استناد به خُلقیات مان، بر بقای آن خلق و خو استصحاب جاری… بیشتر »
مانند نوجوانی به یکباره قد کشیده و با شاخه هایی بدون برگ همچون طفلی نونهال بدون محاسن را می ماند که میل جوانه زدن دارد… نهال همسایه را می گویم…شکوفه های ریز و سپیدش آنهم در دل زمستان، تعجب هر عابری را برمی انگیزد… شاید روشن شدن چشم… بیشتر »
أصبحت فی أمان الله أمسیت فی جوار الله بیشتر »
اندر حکایات خاله بازی که عبارت دیگر آن همان بازی با آبروی خاله است جانم برایتان بگوید که: روزی روزگاری گذر برادر همان خواهر که در خاله بازی۱ داستانش از پیش گذشت آمد منزل ما و طبق معمول کیف لب تاب مارا بر دست گرفت و گفت: من آقای مهندسم! از قضا، اخوی… بیشتر »
خانم! خودم تو خواب دیدمشون… خیلی خوش چهره بود؛ حضرت مسیح رو میگم! با موهایی بلند و طلایی! بهم کتاب مقدس داد… بنظرتون تعبیرش چیه؟! + شاید تعجب کنی! اما ایشون داشتن تو رو به سمت امام زمان میفرستادن! منظورشون این بود که اعمالت رو ببری به… بیشتر »
دشواری ها پایانی دارد… امیرالمومنین علی روحی له الفداء تنگی معیشت این روزها، تورم متورم! حراجی گرانی که در هر مغازه بیداد میکند! اقتصاد مریض که نوش دارویش دست عده ای است اما … و کرامات شیخ ما که همچنان جاریست… با چهره ای آن کادر شده… بیشتر »
قسم به آن تسبیح در دستت که نمیدانم در انتها چه بر سر آن آوردی! و به آن لبخند پُر زِ شیطنتت، که البته میدانم در پی تدبیرکی هستی تا دوباره جایی را آباد کنی و باغی را ویران! قسم به آن دم که تخم مرغ نیمه را به سر خاله عزیزمان پرتاب کردی و دلیلت هم درسته… بیشتر »
اندر حکایات خاله بازی که عبارت دیگر آن همان بازی با آبروی خاله است جانم برایتان بگوید که: روزی روزگاری گذر برادر همان خواهر که در خاله بازی۱ داستانش از پیش گذشت آمد منزل ما و طبق معمول کیف لب تاب مارا بر دست گرفت و گفت: من آقای مهندسم! از قضا، اخوی… بیشتر »
میگفت چرا اینارو اعدام میکنن!? خب مال و اموالشون رو بگیرن بجای اینکه بکششنشون… خب خانم بود; ناقص العقل و کامل الاحساس! حتما اون زمان به مادر طرف فکر میکرد; چون خودش مادر بود…سواد سیاسی و کلامی و اعتقادی چندانی نداشت که براش توضیح بدم اینا… بیشتر »
خیرخواهی و خیرخواری! تفاوت تنها درقفس تنگ کلمات گنجیده نمی شود! پای مفهوم که به میان آید تفاوت سر میزند به آسمان درحالی که پای در زمین دارد… فرق است بین جایگاه موصوف های این صفت; یکی عاقبتی به نزدیکی به خدا دارد و دیگری بعد از پروردگار…… بیشتر »
یکی از هجمه های مسیحیان صیهونیست علیه اسلام، خشن جلوه دادن اسلام و مسلمین است؛ درصورتی که در بندهای مختلف کتاب مقدس به مجازات هایی از قبیل سنگسار، سوزاندن، قطع کردن دست و… برمیخوریم. در این مقاله به بندهایی از آن اشاره خواهیم نمود. مجازات اعدام… بیشتر »
قسم بر شکوفه های سپید چادری که حریم حرمت یار نگه میدارند بر محرم ترین محرم; نزدیکترین قریب و دورترین از حیث فریب! آنکه با پیشانی بر مهر دق الباب میکنی درب خانه کرمش را و حیات میبخشی با قطرات چشم روحی را که در جانت دمیده! و قسم به عزت حیی که حتی انا لله… بیشتر »
دخترم!، روزی که دیگران سیاه پوش سپید پوشی مان می شوند و ناتوان تر از همیشه در بازگردان ما به دنیا، به سمت روزمرّه گی ها قدم بر می دارند، زمانی است که باید در مقابل آنچه تقدیر، تقدیم می کند زانو زد و آیه های والعصر را در چِل تاس قلب ریخت تا مبادا رقیب و… بیشتر »
آخر چه شود یارا؟! راستش را بخواهی بعضی وقت ها گوش ایستادن و شنیدن ناله ی دیگران مذموم نیست… اصلا شاید حلال باشد پس: واسمع ! بشنو… بشنو که کتاب ها از جدایی ها حکایت می کنند ! از کنار در کتابخانه که رد میشوی ندای “أنا الغریب” کتاب… بیشتر »
شاید این انار به تنهایی خو کرده باشد و همدمی چون ماه بدارد…و دردهای خونین دل خود را با آسمان بگوید… و گه گاهی لبخندی بزند و دانه های سرخ فامش را به نمایش بگذارد اما هیچ ستاره ای در دامان پهن شب، قمری در آسمان و سنگ صبوری در زمین، جای یک… بیشتر »